استاد محقق دکتر سید صائب هاشمی نسب

نور شریعت ( محلی برای نشر آراء فقهی و اصولی، مباحث درسی و تألیفات علمی)

استاد محقق دکتر سید صائب هاشمی نسب

نور شریعت ( محلی برای نشر آراء فقهی و اصولی، مباحث درسی و تألیفات علمی)

۷۴ مطلب توسط «شیخ محمد سبحانی» ثبت شده است

✍️استاد محقق دکتر هاشمی نسب

🔻تقیه و حجیت روایات امامیه

محمد ابن عبد الوهاب در کتابی که بر علیه شیعیانِ اهل بیتِ عصمت و طهارت علیهم السلام نوشته،شبهه‌ای در باب تقیه به این عبارت مطرح میکند: 

اقتضای تقیه، عدم وثوق به اعمال و اقوال اهل بیت است. زیرا ممکن است آنها این کارها را از روی تقیه کرده باشند و این سخنان را از روی تقیه گفته باشند پس هیچ یک از سخنان و اعمال آنها حجت نمی باشد.

 [محمد بن عبد الوهاب ؛ رسالة فی الرد على الرافضة ، تحقیق : تحقیق الدکتور ناصر بن سعد الرشید ، عربستان ، مطابع الریاض ، چاپ اول ، ج 1 ، ص 20]

باید گفت،در میان علمای کرام و متخصصین علوم حدیث شیعه، قواعد بسیار مدونی برای شناخت احادیث و روایاتی که به صورت تقیه ای از ائمه معصومین علیهم السلام صادر شده‌اند، وجود دارد؛ که ما به قدر توان ناچیز،برخی از آن قواعد را بیان میکنیم :

🔸1. وجود تعارض بین روایات: 

اصل در شناختِ حدیثِ تقیه آمیز این است که در بین سایر روایات معارض داشته باشد. چنانچه حدیثی از روی تقیه بیان شده باشد باید در محل مناسب دیگری حکم و فتوای واقعی بیان شود.

🔸2. قرینه موجود در روایت: 

گاهی امام با‌ اشـاره‌ای‌ نهان، تقیه‌ای‌ بودن حدیث را برای پرسش کننده نمایان می کند. این اشاره ممکن است به صورت نهی از پرسش یا گفتن جوابی ‌‌غیر‌ منطبق با سؤال خود را نمایان سازد. 

🔸3. موافقت حدیث با رأی و فتاوای اهل سنت: 

دشمنی با امامان علیهم السلام و شیعیان، از مسلمات تاریخی‌ است. امامان‌ شیعه‌ نیز به منظور دفع آزار و اذیت‌ها و فشارهای‌ موجود‌ نسبت بـه پیروان خود، فتواهای موافق اهل سنت صادر نموده‌اند.

🔸4. تصریح امام به تقیه آمیز بودن روایت: 

گاهی برای حفظ حیات پیروان‌ ، سخنان‌ خلاف واقع صـادر می‌کرده‌اند و سپس تقیه‌ای بودن آن را از طریق دیگر اطلاع می‌دادند. این مـطلب برای علمای حدیث، از خـلال‌ احادیث معصومین علیهم السلام به راحتی قابل حصول است.

🔸5. تصریح اصحاب امام به تقیه آمیز بودن روایت: 

گاهی یکی از اصحاب امام بـه صـادر شدن حدیث در شرایط تقیه اذعان می‌کند. این فرد باید از اصـحاب بـاشد و علما پس از زمان حضور امامان نمی‌توانند به شرایط زمان صدور شهادت دهد.

چرا که به وجه منظور ما، در حدیث شریفی امام کاظم علیه السلام فرمودند،نگویید روایات منسوب به اهل‌بیت (علیهم السلام) باطل است

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ حَمْزَةَ بْنِ بَزِیعٍ عَنْ عَلِیٍّ اَلسِّنَانِیِّ عَنْ أَبِی اَلْحَسَنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ : أَنَّهُ کَتَبَ إِلَیْهِ فِی رِسَالَةٍ وَ لاَ تَقُلْ لِمَا بَلَغَکَ عَنَّا أَوْ نُسِبَ إِلَیْنَا هَذَا بَاطِلٌ وَ إِنْ کُنْتَ تَعْرِفُ خِلاَفَهُ فَإِنَّکَ لاَ تَدْرِی لِمَ قُلْنَا وَ عَلَى أَیِّ وَجْهٍ وَ صِفَةٍ. 

📚بصائر الدرجات / ج 1 / ص 538

 

علی السنانی از امام کاظم (علیه السلام) نقل می‌کند: در کتابی که ایشان به او نوشته فرموده است: «در مورد آنچه از ما به تو رسیده یا به ما نسبت داده شده است نگو که باطل است. اگر چه خلاف آن را می‌دانی؛ بدرستی که تو چه می‌دانی برای چه منظور و بر چه وجهی و صفتی این سخن را گفته‌ایم.»

🔸6. ظروف مکانی و زمانی حدیث: 

امامان در تقیه موقعیت یـکسانی نـداشته‌اند؛ زیرا زمـان و مکان و موقعیت‌ اجتماعی‌ برخی از آنها به گونه‌ای بـود کـه احتمال تقیه را در حق آنان منتفی می ساخت و یا نزدیک ‌‌به‌ صفر می‌رساند.

🔸7. مخالفت با مبانی اعتقادی شیعه: 

اگر روایـتی در ضـمن‌ بیان‌ یک‌ مسأله، حاوی مسأله‌ای کلامی بود که با مبانی کلامی شیعه تعارض داشت، می‌توانیم این تعارض را قـرینه ای بـرای حـمل ‌‌روایت‌ بر تقیه بگیریم. 

🔸8. مخالفت با ضرورت فقه شیعه: 

درصـورت مسلم شدن صدور حدیثی از معصوم در‌ مـعارضت‌ بـا‌ احکام ضروری که رکن فقه امامیه است و فقه بدون آنها شکل نمی‌گیرد یا مورد اجماع است ؛ باید آن را حمل بر تقیه‌ نـمود. 

بنابراین قواعد روشن و مدون که مرز وضعیت احادیث را از لحاظ تقیه‌ای یا غیر تقیه‌ای بودن روشن می‌کند، هیچ شبهه ای نمی‌تواند موجب دست کشیدن شخصیت‌های عالم و فاضل و فقیه از برخی احادیث، به بهانه شائبه تقیه‌ای بودن گردد.

 

#تقیه #وهابیت #شبهات #علوم_حدیث #فقه

 

نور شریعت

محل نشر آثار ، عقاید ، و دروس استاد دکتر سید صائب هاشمی نسب

 ( هاشمی طباطبائی)

https://t.me/Norshariat

۰ نظر ۱۶ اسفند ۰۰ ، ۱۱:۳۲
شیخ محمد سبحانی

🔻چگونگى پیوند فقه و سیاست

اینک نظریه تحوّل فقه امامیه از چشم انداز یک قرائت درونى ارائه مى‌شود، تا بتوان به طور سربسته و خلاصه، دگرگونی هایى که مدرسه فقهیِ شیعى آنها را دیده، شناسایى کرد و ذهنیّت هاى هر زمان را درک نمود و از این راه به شناخت چگونگى پیوند فقه و سیاست دست یافت. 

این قواعد، که باید در سایه قدرت سیاسى شناخته شوند، از دو زاویه، در خور درنگ و دقّت هستند:

 

🔸الف. اثرگذارى قدرت سیاسى بر دگرگونیهاى درونى فقه.

 

🔸ب. بازتابهاى بیرونى آن که چگونه رویاروى رخدادها قرار مى‌گرفته است.

 

منابع شیعى تأکید مى‌کنند:

گردآورى حدیث شیعى از صدر اسلام و خلافت علوى، در دهه چهل هجری، آغاز شد و تا سال ۳۲۹ هجرى که غیبت کبرا رخ داد، به درازا کشید. امامان شیعه از نسل حضرت حسین بن على(علیهما السلام)، احکام دینى را با زاویه نگاه شیعى در میان شیعیان گسترش مى‌دادند و در این راه، بر نصّ هاى مورد اعتماد و با دلالت قطعى، تکیه مى‌کردند و احادیث آنها همگى به حضرت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله و سلم) مى‌رسید.

نخستین این مجموعه‌ها را با نام اصول چهارصدگانه مى‌شناسند.

این هنگامى بود که دیگر مذاهب و فِرَق اسلامى، براى رسیدن به احکام شرعى که نصّى از کتاب و سنّت نداشتند، به حکم عقل تن مى‌دادند.

 

#فقه_سیاسی #سنت #سیاست #حدیث #متون_حدیثی_شیعه

 

https://t.me/Norshariat

۰ نظر ۱۶ اسفند ۰۰ ، ۱۱:۲۹
شیخ محمد سبحانی

🔹تقیه ، حکم ترخیصی یا حکم اصلی⁉️ 

🔸 می‌گویند :

تقیه تنها یک رخصت به شمار می‌آید و در موارد اضطرار است و به عبارت دیگر در منزل احکام اصلی و اولیه دین قرار نمی‌گیرد.... 

🔸 می‌گوییم :

تقیه ضروری مذهب امامیه و مهمترین فارق میان این مذهب با فرقه زیدیه است که به تقیه اعتقادی ندارند و قیام و جهاد را شرط امامت می‌دانند. چنانچه در روایات تصریح شده ، کسی که تقیه ندارد ، دین نداشته و مسئول به خطر افتادن جان و مال مؤمنان است که گناهی نابخشودنی در ردیف حق الناس خواهد بود. 

همچنین ترک تقیه به عنوان گناهی بدتر از گناهان کبیره در ردیف انکار نبوت و امامت عنوان شده که اهمیت آن در حفظ اساس مذهب را می‌رساند. 

تقیه در غیبت امام معصوم مهمترین راهبرد مذهب برای حفظ عقاید و مصالح شیعه است و بر جهاد و قیام و امر به معروف ، مقدم شده است.... 

رخصت، عبارت است اجازه ترک یا فعل به جهت تسهیل امور برای مکلفین. برخی معتقدند مؤدای حکم رخصت همیشه اباحه است ؛ بنابر این اگر تقیه در شرایطی واجب یا ترک آن حرام باشد دیگر نمی‌توان آن را رخصت دانست. در مقابل برخی معتقدند رخصت گاه واجب یا مستحب یا مکروه نیز می‌تواند بود. در این صورت غرض طراحان شبهه حاصل نمی‌شود ، چه طراحان شبهه سعی دارند از وجوب تقیه فرار کنند با آنکه تقیه هر چند رخصت باشد در شرایطی واجب یا دست کم مستحب خواهد بود. در فقه از تقیه به عنوان یکی از عناوین ثانویه یاد شده که در مقابل احکام اولیه قرار می‌گیرد. باید توجه داشت ثانوی بودن یک حکم به معنای مباح بودن یا جواز ترک آن نیست..... آنچه درباره اضطرار گفته شده تنها در تقیه خوفی قابل فرض است ، اما در تقیه مداراتی که شامل روابط حسنه و رواداری مذهبی و جلب مودت است ، قابل فرض نیست. مدارا مختص شرایط اضطرار نیست.... به فرض تقیه رخصت باشد نه عزیمت ، در تقیه برابر عامه مسلمین هم همینطور است و این تنها در قبال قدرت‌های جهانی و کشورهای غربی نیست. پس طرفداران این نظریه نباید نسبت به ابراز برائت علنی از سایر مسلمین و غیر امامیه بر لزوم تقیه پافشاری نمایند.... 

 

#تقیه #شبهات #فقه #اصول_فقه #فقه_سیاسی

 

 

https://t.me/Norshariat

۰ نظر ۱۶ اسفند ۰۰ ، ۱۱:۲۸
شیخ محمد سبحانی

 

🔻عدالت در سطح نظام سیاسی 🔻

تحقق عدالت و برابری یکی از اهداف رسالت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود.قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید: «براستی که پیامبرانمان را همراه با پدیده‌های روشنگر فرستادیم و همراه آنان کتاب آسمانی و میزان فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند.»

پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عدل را میزان خداوند در زمین می‌داند. و می‌فرماید: «اگر می‌خواهید شما را از امارت و رهبری با خبر سازم اولش ملامت است و دومش ندامت و سومش عذاب روز قیامت؛ مگر آن کس که عدالت ورزد.» این سخن از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نشان دهنده ارزش اجرای عدالت و سختی این کار است. هجرت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از مکه به مدینه تاثیر مهمی بر تشکیل دولت داشت و این مسئله در تحقق عدالت و امنیت مؤثر بود و نقش به‌سزائی در این زمینه داشت و این امر از آن رو با اهمیت است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با شعار توحید و یگانگی و برابری انسانها با یکدیگر و اسکان در مدینه و تمرکز در آن راه را برای ایجاد دولت و تحقق امنیت و عدالت هموار نمود.

 

🔻عدالت در اجرای قانون

پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در جهت اجرای بهتر عدالت در جامعه و رفع خصومات، ساختاری برای قضاوت و دادرسی پدید آورد و خود نخستین قاضی حکومت اسلامی بود.او که خود در نگاه کردن به اطرافیانش نیز عدالت می‌ورزند، نماد کاملی از قضاوت صحیح و عادلانه در جامعه بود.برای نمونه در فتح مکه زنی از اشراف قبیله بنی مخزوم مرتکب سرقت شد و از نظر قضایی جرمش آشکار شد، خویشاوندان آن زن که اجرای حد را برای شرافت قبیله‌ای خود زیانبار می‌دیدند، اسامه بن زید که نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ارج و قربی داشت را وادار به شفاعت نمودند؛ اما همین که اسامه زبان به شفاعت گشود، آن حضرت خشمگین شد و فرمود: «مگر می‌توان حدود و قانون را اجرا نکرد.» و فوراً دستور مجازات را صادر کرد و نیز فرمود: «اقوام و ملل پیشین دچار سقوط شدند؛ زیرا در اجرای قانون تبعیض روا می‌داشتند. قسم به خدایی که جانم در دست اوست در اجرای قانون درباره هیچ کس کوتاهی و سستی نمی‌کنم؛ اگرچه مجرم از نزدیکان من باشد.» 

قرآن کریم بر اجرای عدالت و داوری به حق اصرار ورزیده و می‌فرماید: «هرگاه میان مردم حکم کردید، باید به عدالت حکم کند.»

 حتی گفتار شما نیز بر اساس عدالت باشد، «و هنگامی که سخن می‌گویید عدالت را رعایت نمایید.»

 

📍برشی از کتاب (دین سیاسی،سیاست دینی)، استاد دکتر هاشمی طباطبائی

#فقه_سیاسی #عدالت #قانون #نظام_سیاسی

 

 

نور شریعت

محل نشر آثار ، عقاید ، و دروس استاد دکتر سید صائب هاشمی نسب

 ( هاشمی طباطبائی)

https://t.me/Norshariat

۰ نظر ۱۶ اسفند ۰۰ ، ۱۱:۲۵
شیخ محمد سبحانی