تقیه و حجیت روایات امامیه(شیعه)
✍️استاد محقق دکتر هاشمی نسب
🔻تقیه و حجیت روایات امامیه
محمد ابن عبد الوهاب در کتابی که بر علیه شیعیانِ اهل بیتِ عصمت و طهارت علیهم السلام نوشته،شبههای در باب تقیه به این عبارت مطرح میکند:
اقتضای تقیه، عدم وثوق به اعمال و اقوال اهل بیت است. زیرا ممکن است آنها این کارها را از روی تقیه کرده باشند و این سخنان را از روی تقیه گفته باشند پس هیچ یک از سخنان و اعمال آنها حجت نمی باشد.
[محمد بن عبد الوهاب ؛ رسالة فی الرد على الرافضة ، تحقیق : تحقیق الدکتور ناصر بن سعد الرشید ، عربستان ، مطابع الریاض ، چاپ اول ، ج 1 ، ص 20]
باید گفت،در میان علمای کرام و متخصصین علوم حدیث شیعه، قواعد بسیار مدونی برای شناخت احادیث و روایاتی که به صورت تقیه ای از ائمه معصومین علیهم السلام صادر شدهاند، وجود دارد؛ که ما به قدر توان ناچیز،برخی از آن قواعد را بیان میکنیم :
🔸1. وجود تعارض بین روایات:
اصل در شناختِ حدیثِ تقیه آمیز این است که در بین سایر روایات معارض داشته باشد. چنانچه حدیثی از روی تقیه بیان شده باشد باید در محل مناسب دیگری حکم و فتوای واقعی بیان شود.
🔸2. قرینه موجود در روایت:
گاهی امام با اشـارهای نهان، تقیهای بودن حدیث را برای پرسش کننده نمایان می کند. این اشاره ممکن است به صورت نهی از پرسش یا گفتن جوابی غیر منطبق با سؤال خود را نمایان سازد.
🔸3. موافقت حدیث با رأی و فتاوای اهل سنت:
دشمنی با امامان علیهم السلام و شیعیان، از مسلمات تاریخی است. امامان شیعه نیز به منظور دفع آزار و اذیتها و فشارهای موجود نسبت بـه پیروان خود، فتواهای موافق اهل سنت صادر نمودهاند.
🔸4. تصریح امام به تقیه آمیز بودن روایت:
گاهی برای حفظ حیات پیروان ، سخنان خلاف واقع صـادر میکردهاند و سپس تقیهای بودن آن را از طریق دیگر اطلاع میدادند. این مـطلب برای علمای حدیث، از خـلال احادیث معصومین علیهم السلام به راحتی قابل حصول است.
🔸5. تصریح اصحاب امام به تقیه آمیز بودن روایت:
گاهی یکی از اصحاب امام بـه صـادر شدن حدیث در شرایط تقیه اذعان میکند. این فرد باید از اصـحاب بـاشد و علما پس از زمان حضور امامان نمیتوانند به شرایط زمان صدور شهادت دهد.
چرا که به وجه منظور ما، در حدیث شریفی امام کاظم علیه السلام فرمودند،نگویید روایات منسوب به اهلبیت (علیهم السلام) باطل است
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ حَمْزَةَ بْنِ بَزِیعٍ عَنْ عَلِیٍّ اَلسِّنَانِیِّ عَنْ أَبِی اَلْحَسَنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ : أَنَّهُ کَتَبَ إِلَیْهِ فِی رِسَالَةٍ وَ لاَ تَقُلْ لِمَا بَلَغَکَ عَنَّا أَوْ نُسِبَ إِلَیْنَا هَذَا بَاطِلٌ وَ إِنْ کُنْتَ تَعْرِفُ خِلاَفَهُ فَإِنَّکَ لاَ تَدْرِی لِمَ قُلْنَا وَ عَلَى أَیِّ وَجْهٍ وَ صِفَةٍ.
📚بصائر الدرجات / ج 1 / ص 538
علی السنانی از امام کاظم (علیه السلام) نقل میکند: در کتابی که ایشان به او نوشته فرموده است: «در مورد آنچه از ما به تو رسیده یا به ما نسبت داده شده است نگو که باطل است. اگر چه خلاف آن را میدانی؛ بدرستی که تو چه میدانی برای چه منظور و بر چه وجهی و صفتی این سخن را گفتهایم.»
🔸6. ظروف مکانی و زمانی حدیث:
امامان در تقیه موقعیت یـکسانی نـداشتهاند؛ زیرا زمـان و مکان و موقعیت اجتماعی برخی از آنها به گونهای بـود کـه احتمال تقیه را در حق آنان منتفی می ساخت و یا نزدیک به صفر میرساند.
🔸7. مخالفت با مبانی اعتقادی شیعه:
اگر روایـتی در ضـمن بیان یک مسأله، حاوی مسألهای کلامی بود که با مبانی کلامی شیعه تعارض داشت، میتوانیم این تعارض را قـرینه ای بـرای حـمل روایت بر تقیه بگیریم.
🔸8. مخالفت با ضرورت فقه شیعه:
درصـورت مسلم شدن صدور حدیثی از معصوم در مـعارضت بـا احکام ضروری که رکن فقه امامیه است و فقه بدون آنها شکل نمیگیرد یا مورد اجماع است ؛ باید آن را حمل بر تقیه نـمود.
بنابراین قواعد روشن و مدون که مرز وضعیت احادیث را از لحاظ تقیهای یا غیر تقیهای بودن روشن میکند، هیچ شبهه ای نمیتواند موجب دست کشیدن شخصیتهای عالم و فاضل و فقیه از برخی احادیث، به بهانه شائبه تقیهای بودن گردد.
#تقیه #وهابیت #شبهات #علوم_حدیث #فقه
نور شریعت
محل نشر آثار ، عقاید ، و دروس استاد دکتر سید صائب هاشمی نسب
( هاشمی طباطبائی)
https://t.me/Norshariat