استاد محقق دکتر سید صائب هاشمی نسب

نور شریعت ( محلی برای نشر آراء فقهی و اصولی، مباحث درسی و تألیفات علمی)

استاد محقق دکتر سید صائب هاشمی نسب

نور شریعت ( محلی برای نشر آراء فقهی و اصولی، مباحث درسی و تألیفات علمی)

۱ مطلب با موضوع «ادیان» ثبت شده است

 

💠 دین شناسی علمی و تطبیقی

#علم #دین_شناسی  

علم ادیان یک علم تجربی و استقرائی و با روش توصیفی و تحلیلی و با تاکید بر سیر تاریخی و مقایسه ی سنت‌های دینی است. این علم از یک نظر، معرفتی درجه دوم است، یعنی به داوری و ارزش گذاری و تعیین حق و باطل ادیان نمی‌پردازد و هدف آن بیشتر فهم و توصیف و تحلیل است تا توجیه و دفاع از یک نظام اعتقادی و سنت دینی خاص. در این روش دین و باورها و مناسک مربوط به آن، به طور بی‌طرفانه مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد، در این رویکرد، دین با ملاک‌هائی سنجیده می‌شود که مربوط به خود دین نیست بلکه از بیرون دین گرفته شده و به عبارتی محصول عقل و تجربه بشر می‌باشد. در این رویکرد، که به مطالعه بیرونی مُصطلح گشته است محقق این قصد و انگیزه را ندارد که تا می‌تواند دین مورد مطالعه‌اش را از شبهه‌ها و ایرادها منزّه سازد و آن را عقلانی و موجّه نشان دهد بلکه در مطالعاتش با بی‌طرفی، به بررسی امتیازات مثبت و منفی آن دین می پردازد. روش دین‌شناسی تطبیقی، مطالعه بیرونی و بیطرفانه دین است.

 

این رشته از جهاتی با کلام یا الهیات یا علوم دینی بمعنی سنتی متمایز است:

الهیات یا علوم دینی همواره نگاه درونی به خود دارد بدین معنا که در تمامیتش یک پدیده اجتماعی- فرهنگی و بشری تلقی نمی‌شود؛ بلکه برعکس، منشأ آسمانی و فرابشری دارد حقیقت تامّه را در قالب دستورات و اعتقادات نشان می‌دهد و دیگران را بدان فرا می‌خواند. از این رو می‌توان عناصری در آن یافت که با عقلانیت بشر لااقل به معنی مدرن کلمه سازگار نباشد. الهیات یا علوم دینی حتی وقتی به تبیین دین می‌پردازد، تبیین علمی نمی‌کند بلکه بیان می‌کند؛ زیرا همواره خود بخشی از آن چیزی است که آن را بیان می‌کند به عبارت دیگر عقلانیت در خدمت تعمیم و وضوح آموزه‌های دینی است، بنابراین الهیات یا علوم دینی به معنی جدید کلمه علم نیستند. در حالی که دین تطبیقی یا همان دانش ادیان، یک رشته علمی محسوب می‌شود و دانشی بشری بوده و آموزه‌های آن باید تابع همه قوانین منطقی و علمی باشد. ولی الهیات و علوم دینی، علم به معنای جدید محسوب نمی‌شوند؛ چرا که با ملاک‌های جدید امروز، علم به دانشی می‌گویند که پدیده‌ای بشری بوده و با قوانین علوم تجربی سازگاری داشته و از قواعد علمی و منطقی موجود در علم تجربی تبعیت نماید. در حالی که چنین نبوده و علوم دینی پدیده‌ای آسمانی و فرابشری تلقی می گردند که خود دارای قواعد و زبان مخصوص به خود می‌باشد.

زبان الهیات بیانی است نه تبیینی ؛ زبان الهیات همان زبان دین است نه درباره دین ؛ الهیات یا کلام با خدایی که فراسوی این دنیا و انسان است، سخن می‌گوید، درحالی که مطالعات دینی جدید تکیه بر خدایی فراتر از عالم نمی‌کند. بنابراین زبان الهیات یا کلام سنتی زبان تمثیلی و مبتنی بر وحی است ولی مطالعات دینی جدید زبانی مشابه زبان علوم اجتماعی دارد و دین را همچون اسطوره و خرافه در بستر تاریخی-اجتماعی مورد مطالعه قرار می‌دهد نه همچون وحی آسمانی. 

به بیان دیگر الهیات گزاره‌هائی را به عنوان حقایق موجود در عالم هستی، بیان می‌دارد از خداوند و موجودات مجردی سخن می‌راند که فراتر از دنیا و عالم مادی است و پیرو و محکوم به قوانین مادی نبوده و با هیچ یک از قواعد مادی قابل توجیه نمی‌باشد؛ و نیز مجموعه مناسک و اعمالی را به انسان توصیه می‌کند تا در زندگی این جهانی به کار ببندد؛ در حالی که مطالعات دینی جدید، از گزاره‌هائی حکایت می ‌کند که ملت‌های گوناگون بدان اعتقاد دارند و مناسک و آئین‌هائی را گزارش می‌دهد که ملت‌های مختلف به اجرا در می‌آورند و گاهی اوقات به حالت‌هائی خاص نائل می گردند. مطالعات دینی جدید، اعتقادات و مناسک و حالت‌های خاص اهل یک دین را گزارش کرده و به توصیف آن می‌پردازد و گاهی اوقات به بررسی و تبیین این عقاید و مناسک و اعمال می‌پردازد.

 

در این روش استقرا ملاک شناخت ادیان قرار می‌گیرد. نتایج در این روش تنها درباره مورد پژوهش در زمان پژوهش موجه است. از آن جا که شناخت همه فرهنگ‌های دینی برای محقق ممکن نیست. پژوهشگران دین شناسی تطبیقی ناچار مشابه علوم تجربی به تعمیم متوسل می‌شوند و حکم جزء را به کل نسبت می‌دهند. هر چند در علوم طبیعی این روش درست باشد اما در شناخت پدیده‌های مرتبط با انسان از جمله دین موجه نیست. ادیان یا منشأ انسانی دارند یا توسط انسان‌ها گسترش یافته‌اند. 

نگاه علمی نسخه‌های اصیل ادیان را از نسخه‌های تحریف شده و تقلبی تفکیک نمی‌کند و همه را در یک سطح از اعتبار و اصالت لحاظ می‌کند. همین باعث می‌شود که خصوصیات یک نسخه یا خوانش نامربوط به حقیقت دین را به تمامی ادیان و مذاهب تعمیم دهد و زمینه قضاوت ارزشی درباره کلیت ادیان و مذاهب بر اساس داده‌های ناقص از یک نسخه و خوانش را فراهم نماید. در این روش با نفی منشأ الهی برخی ادیان هر دین متأثر از فرهنگ زمانه و ادیان گذشته فرض می‌شود.

 

📌برشی از مباحث استاد محقق دکتر سید صائب هاشمی نسب 

۰ نظر ۲۹ فروردين ۰۱ ، ۰۷:۵۵
شیخ محمد سبحانی