📌بناء عقلاء بر حجیت خبر واحد
یکی از مهمترین دلیل بر حجیّت خبر واحد «بناء عقلاء» است.
تعریف بناء عقلاء :
بسیاری از اصولیین قائلند که مراد از بنای عقلا(یا سیره عقلا) سیره و عملی است که ناشی از فطرت و ارتکاز انسانها باشد نه سیره ناشی از مبادی دیگر، مانند اجبار و ستم حاکمی زورمند یا دستور پیامبری الهی.
این بحث از دو مقدّمه قطعى تشکیل میشود:
مقدّمه اول:
بنا و دأب عقلا بر این است که در کلیّه امور زندگى و مسائل اجتماعىشان بخبر واحد و به قول کسى که مورد وثوق است و از نظر راستگویى مورد اعتماد مىباشد، عمل مىکنند و این بخاطر آن است که از خبر و قول شخص موثّق، اطمینان و سکون نفس و آرامش خاطر حاصل مىکنند و به احتمال خلاف و کذب در مورد خبر واحد اعتنا و توجّهى ندارند؛ و بدون شک قوام معیشت انسانها و نظام زندگى اجتماعىّ آنان مبتنى بر عمل کردن به خبر واحد است چه آنکه تحصیل علم و یقین در همه مسائل و امور، غیر ممکن است و اگر قرار باشد که مردم در همه مسائل و امور زندگىشان تحصیل یقین نمایند نظام اجتماعىّ بشر، مختل شده و اضطراب و نگرانى بر جامعه حاکم خواهد شد.
مقدّمه دوم:
سیره و روش مسلمین و شارع مقدّس همان روش عقلاء مىباشد، چهآنکه اگر شارع مقدّس روش عقلا را نسبت به مسائل شرعى و احکام الهى قبول نداشت، باید اعلام مىفرمود که در مسائل دینى و تحصیل احکام الهى فقهى، عمل کردن به خبر ثقة جائز نمىباشد. چنانچه در مواردى که بناء عقلا مورد پسند شارع مقدّس نبوده است اعلام ردع فرموده است، مثلا: عقلا بما هم عقلا معاملات ربوى را انجام مىدادند و شارع مقدّس جلوى این بنا را مىگیرد و اعلام ردع مىنماید.
نتیجه مقدّمه دوم آن است که از عدم ردع، موافقت شارع مقدّس در مورد عمل به خبر ثقة کشف مىشود و از هر دو مقدّمه نتیجه مىگیریم که نسبت به احکام شرعى خبر ثقة از نظر شارع مقدّس حجّت خواهد بود.
اشکال:
کمااینکه مرحوم شیخ انصارى در رسائل فرموده بناء عقلاء با سه شرط حجت است:
1- شارع مقدّس از بناء عقلا اطلاع پیدا کند.
2- مانعى برای شارع نسبت به ردع و منع از بناء عقلاء موجود نباشد.
3- منع و ردعى از ناحیه شارع مقدّس نرسیده باشد.
بنابراین بناء عقلاء در صورتی حجت است که از طرف شارع ردع نگردد، لکن آیات نهی از تبعیت ظن و لزوم عمل بر طبق علم رادع از این بناء است:
از جمله قول تعالى: (وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ) و قول معصوم علیهالسلام: و ما لم تعلموا فردّوه الینا ...
بنابراین بناء عقلا مبنى بر عمل به خبر واحد ثقه مورد رضاى شارع مقدّس نبوده و ردع و منع از آن ثابت است، فلذا با بناء عقلا نمىتوان حجیّت خبر ثقة را به اثبات رساند.
پاسخ:
مرحوم مظفر میفرماید: این اشکال در استصحاب هم بیان گردید و ما در آنجا گفتیم که عمل بر طبق استصحاب عمل بر طبق ظاهر است نه واقع.
اما چون لسان امارات لسان واقع است و ما در امارات به دنبال واقع هستیم باید در مقام جواب دیگری بدهیم پس می گوییم:
خبر واحد ثقه تخصصا از آیات ناهیه خارج است.
دو بیان برای اثبات خروج تخصصی:
1. بیان مرحوم اصفهانی: مراد از تبعیت نکردن از ظن در آیات و روایات، ظنی است که پشتوانه عقلی ندارد و عقلاء آن را قبول ندارند، ؛ و حال آنکه در خبر واحد عقلا به پشتوانه عقل به خبر ثقه عمل می کنند، بنابراین عمل به خبر ثقه کار غیر عقلائی نیست و از اساس مشمول آیات ناهیه نمیگردد.
2. بیان میرزاى نائینى: آیات ناهیه از عمل به بدون علم شامل خبر ثقه نمىشود و خبر ثقه خروج موضوعى دارد به دلیل اینکه آیات مىگویند: از علم بدون علم و یا از ظن(مطلق) متابعت نکنید، و در نزد عقلا عمل به خبر ثقه عمل بدون علم نیست، بلکه عمل به علم است به دلیل اینکه و لو در باب خبر ثقه دو درصد احتمال خلاف هست، ولى عقلاى عالم و عرف عام به این احتمال ضعیف اعتنا نمىکنند و خبر ثقه را به چشم علم نگاه مىکنند.
مرحوم مظفر در تکمیل پاسخ میفرماید: اگر این آیات صلاحیت رادعیت از عمل به خبر ثقه را داشت، هرآینه این امر در میان مسلمین معروف مىگشت و ائمه علیهم السّلام که عالمان حقیقى به علوم قرآناند بیان مىکردند و زبان به زبان مىگشت تا به دست ما مىرسید، و در نتیجه این سیره عقلاییه در نزد مسلمین و نسبت بخصوص احکام شرعیه منقطع الآخر مىشد، درحالىکه مکرر گفتهایم که سیره مسلمین از صدر اسلام تا به امروز براساس عمل به خبر ثقه بوده است.
بنابراین بناء عقلاء بر خحیت خبر واحد یک دلیل قطعى است و شکى در آن راه ندارد، زیرا مرکب از دو مقدمه قطعى است:
1- ثبوت بناء عقلا بر اعتماد به خبر ثقه و پذیرش آن است.
2- بناء عقلاء کاشف از موافقت شارع و اشتراکش با ایشان است، زیرا او رئیس عقلاست. فلذا اگر راضی نمیبود، باید از آن ردع میکرد و حال آنکه ردعی ننموده.
🔖 برشی از مباحث اصولی استاد محقق دکتر سید صائب هاشمی نسب